مدیریت سرمایه در گردش یکی از مهمترین مسائل مدیران مالی است و آنها همواره سعی در تعیین سطحی منطقی جهت سرمایه در گردش دارند. معیار مورد استفاده برای سنجش سرمایه در گردش، دورۀ چرخۀ تبدیل وجه نقد میباشد. هنگامی که شرکت از منابع خود به طور منطقی استفاده نماید، بدین معنی که شرکتبتوانددرقبالرویدادهاوفرصتهایغیرمنتظرهواکنش نشان دهد این منابع میتوانند توان رقابتی ایجاد کنند. در این پژوهش برای انتخاب جامعۀآماری از روش حذف سامانمند، نمونهای شامل 257 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دورۀ زمانی 11 ساله (1381-1391) انتخاب و بررسی گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش گشتاور تعمیم یافته استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که دورۀ گردش داراییهای جاری با توان رقابتی رابطۀ مثبت و معناداری دارد و دورۀ گردش وصول حسابهای دریافتنی، دورۀ گردش پرداخت حسابهای پرداختنی و دورۀ چرخۀ تبدیل وجه نقد با توان رقابتی رابطۀ منفی و معنا- داری دارد. همچنین بین دورۀ گردش موجودی کالا، نسبت جاری و نسبت آنی با توان رقابتی شرکتها ارتباط معناداری وجود ندارد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که مدیریت سرمایه در گردش به طور گستردهای بر توان رقابتی بازار و بهرهوری عملیاتی تأثیرگذار است. توانایی سرمایه در گردش تأثیر مثبتی بر توان رقابتی در بازار محصولات دارد. ولی با کاهش توانایی سرمایه در گردش به سطح مشخصی، این تأثیرگذاری ضعیف خواهد شد.