در این پژوهش مدیریت سود در شرکتهای دارای بحران مالی و تاثیر آن بر کیفیّت سود این شرکتها در مقایسه با سایر شرکتها، در طول سالهای 1383 الی 1388 مورد بررسی قرار میگیرد و از دادههای 32 شرکت دارای بحران مالی و 82 شرکت دیگر استفاده میشود. معیار شناسایی شرکتهای دارای بحران مالی شمول مادة 141 قانون تجارت است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شرکتهای دارای بحران مالی در مدّت چهار سال قبل از شمول مادة 141، با شیوههای دستکاری اقلام تعهدی و دستکاری فعالیتهای واقعی به نسبت سایر شرکتها به صورت بیشتری به مدیریّت سود پرداختهاند. دستکاری اقلام تعهدی با استفاده از الگوی اقلام تعهدی اختیاری کاسزنیک (1999) و دستکاری فعالیّتهای واقعی توسط الگوی جریانهای نقدی غیرعادی رویچودهری (2006)، اندازهگیری میشود. در مرحلة بعد، تأثیر مدیریّت سود صورت گرفته بر کیفیّت سود، با معیار محافظهکاری مشروط ارزیابی میگردد. جهت اندازهگیری محافظهکاری مشروط از الگوی بال و شیواکومار (2005) استفاده میگردد. آزمون محافظهکاری مشروط نشان میدهد که برخلاف انتظار، هر دو گروه از روشهای حسابداری غیرمحافظهکارانه استفاده میکنند. بنابراین، با وجود اعمال بیشتر مدیریت سود در شرکتهای دارای بحران مالی، کیفیت سود اندازهگیری شده با معیار محافظهکاری مشروط در هر دو گروه یکسان بوده و تفاوتی ندارد.