1
استادیار گروه حسابداری، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان، رفسنجان، ایران.
2
استادیار گروه حسابداری، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
10.22103/jak.2024.23109.4027
چکیده
هدف: تردید حرفهای از جمله مفاهیم بااهمیت در فرایند حسابرسی است و پژوهشگران و استانداردگذاران همواره بر اهمیت بکارگیری سطح مناسبی از قضاوت حرفهای در انجام حسابرسی، تاکید نمودهاند. هدف این پژوهش، واکاوی تجارب حسابرسان از مفهوم تردید حرفهای در حسابرسی و طبقهبندی مفاهیم و برداشتهای حسابرسان از این پدیده است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر تفسیری است و با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری انجام شده است و از روش نمونه گیری از نوع بیشینه تنوع استفاده شده است. دادههای مورد نظر در سال 1402 از طریق مصاحبه با 14 نفر از خبرگان حرفه حسابرسی گردآوری و با استفاده از نرمافزار MAXQDA تحلیل شده است.
یافتهها: مطابق با یافتههای پژوهش، پس از تحلیل دادههای گردآوری شده از مصاحبهها، پنج طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه حسابرسان از تردید حرفهای در حسابرسی پدیدار گردید که عبارت بودند از تردید حرفهای به مثابه نگرش ذهنی حسابرس؛ تردید حرفهای به مثابه کسب شناخت در گذر زمان؛ تردید حرفهای به مثابه عدم وجود اصل برائت در حسابرسی؛ تردید حرفهای به مثابه شک موقعیتی و تردید حرفهای به مثابه فرهنگ عمومی پرسشگری.
نتیجهگیری: گستردگی تجربه و ادراکات از مفهوم تردید حرفهای در حسابرسی بین مشارکتکنندگان بیانگر پیچیدگی این مفهوم است. بر این اساس پیشنهاد میشود این امر در برنامهریزیهای آموزشی و تعیین سرفصل دروس رشته حسابداری و حسابرسی و دورههای آموزشی حسابرسان مدنظر قرار گیرد.