2024-03-29T05:34:41Z
https://jak.uk.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=546
مجله دانش حسابداری
مجله دانش حسابداری
2008-8914
2008-8914
1401
13
1
مدیریت هزینه دانشگاه با تلفیق رویکرد بهایابی بر مبنای فعالیت و رویکرد پویایی سیستم
سمیه
ظفرزاده
مهناز
ملانظری
آمنه
خدیور
هدف: مدیران دانشگاهها جهت انجام مأموریت خود در شرایط کمبود منابع و افزایش نیازها، میبایست تصمیمگیریهای خود را نه تنها بر اساس بهینهسازی شاخصهای عملکردی، بلکه با در نظرگرفتن چگونگی تأثیر تصمیمات متخذه بر هزینهها و بهای تمام شده خدمات بهبود بخشند. این امر مستلزم بکارگیری ابزارهایی از جمله رویکرد بهایابی بر مبنای فعالیت برای برآورد صحیح هزینهها و ارائه اطلاعات دقیق نسبت به بهای تمام شده خدمات است. با این حال در این رویکرد، پویایی روابط و تغییرپذیری محرکهای هزینه و فعالیت در طول زمان و تحت شرایط اتخاذ تصمیمات متفاوت لحاظ نمیشود. الگوسازی پویا، ابزاری کارآمد برای انجام مطالعات و آزمون تأثیر تغییرات احتمالی بر روی سیستمهای واقعی در محیطی مجازی است. لذا، هدف این پژوهش این است که به کمک الگوسازی پویا، درک بهتری از چگونگی رفتار پویای هزینهها در طول زمان و تحت شرایط اتخاذ تصمیمات متفاوت بدست آورد. روش: با توجه به تعدد فعالیتها، سرفصلهای هزینه و محرکهای هزینه در دانشگاهها، و با توجه به پویایی محرکهای هزینه در طول زمان و پیچیدگی بهتصویرکشیدن روابط میان هزینهها و فعالیتهای متعدد در سیستم پویای دانشگاه، در این پژوهش از رویکرد پویاییشناسی سیستم جهت الگوسازی استفاده شده است. این تحقیق یک مطالعه موردی بر اساس دادههای مالی و عملکردی دانشگاه الزهرا (س) است. خدمات و فعالیتهای اصلی دانشگاه بر اساس طبقهبندی برنامهها و فعالیتهای دانشگاه در جدول شماره یک پیوست (4) قوانین بودجه سالانه است. برای شناسایی و احصای محرکهای مربوط به فعالیتها، محرکهای هزینه، فعالیتهای پشتیبان و روابط میان هزینهها و فعالیتها از مشاهده، مصاحبه و بررسی ساختار فعالیتهای دانشگاه استفاده شده است. یافتهها: از یافتههای مراحل اولیه محاسبات میتوان به بهای هر یک از خدمات اصلی دانشگاه اشاره کرد که نتایج اعتبارسنجی الگو نشان از دقت بالای الگو دارد (میانگین قدرمطلق درصد تفاوت 3/0 درصد). در ادامه، هزینههای دانشگاه و بهای خدمات اصلی تحت دو سناریوی کاهش تعداد دانشجویان کارشناسی و افزایش تعداد اساتید، در راستای حصول هدفگذاریهای انجام شده در خصوص کاهش نسبت دانشجو به استاد و تقویت تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی به کل دانشجویان، مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه بهای خدمات ارائه شده در هر دو سناریو، امکان بررسی بهای خدمات و فعالیتها و تصمیمگیری بهتر با توجه به منابع موجود را فراهم میآورد. یافتهها همچنین نشان میدهد که بکارگیری رویکرد پویایی سیستم با الگوسازی روابط علی و معلولی میان تمامی متغیرها و با در نظر گرفتن ماهیت پویای متغیرها، پیچیدگی و هزینهبر بودن بروزرسانی نظام بهایابی بر مبنای فعالیت را مرتفع نموده و امکان تحلیل به موقع هزینهها را فراهم میآورد. بکارگیری این رویکرد همچنین امکان پیشبینی قیمت تمام شده برای چندین دوره آتی را فراهم میآورد. نتیجهگیری: الگوسازی پویای نظام مدیریت هزینه دانشگاه، به مدیران این امکان را میدهد تا با بررسی بهای خدمات در یک محیط مجازی، خطمشیهای مختلف در خصوص جذب هیئت علمی، پذیرش یا عدم پذیرش دانشجو و غیره که در آینده اثر مثبت بر جهتگیری به سمت اهداف مطلوب دارد، را مورد بررسی قرار داده و بر اساس پیشبینیهای انجام شده از بهای تمام شده خدمات و فعالیتهای دانشگاه و ارزیابی استفاده از منابع موجود تصمیمگیری نمایند.
بهایابی بر مبنای فعالیت
الگوسازی پویایی سیستم
مدیریت هزینه دانشگاه
2022
04
21
1
30
https://jak.uk.ac.ir/article_3115_f7f7a94b5c0043dd8686bd2641f59233.pdf
مجله دانش حسابداری
مجله دانش حسابداری
2008-8914
2008-8914
1401
13
1
نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه رهبری اخلاقی با قصد هشداردهی خطاکاری در مؤسسات حسابرسی
رامین
شاهعلی زاده
فرزانه
حیدرپور
هاشم
نیکو مرام
فریدون
رهنمای رودپشتی
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه رهبری اخلاقی با قصد هشداردهی حسابرسان مستقل است.روش: جامعه آماری پژوهش شامل حسابرسان مستقل شاغل در مؤسسات حسابرسی بخش خصوصی و بخش دولتی در سال 1399 است. در معادلات ساختاری حداقل نمونه 200 مورد پیشنهاد شده و بر اساس فرمول کوکران در جامعه نامحدود تعداد نمونه 385 مورد نیاز است. بر این مبنا تعداد500 پرسشنامه به صورت کاغذی و الکترونیکی ارسال شد و تعداد 441 نفر از آنها گردآوری و مورد بررسی قرار گرفت. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوریشده و با استفاده از معادلات ساختاری به کمک نرمافزار لیزرل مورد تحلیل قرار گرفته است.یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد رهبری اخلاقی بر قصد هشداردهی حسابرسان به صورت مستقیم تأثیر مثبت و معناداری دارد و این رابطه با واسطه هوش هیجانی نیز معنادار بوده و تقویت میشود. بنابراین، هوش هیجانی میانجیگری مناسب برای رابطه رهبری اخلاقی با قصد هشداردهی حسابرسان است.نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش رعایت اصول رهبری اخلاقی و توجه به ارزشهای اخلاقی در ارتباطات کارکنان در مؤسسات حسابرسی، قصد هشداردهی حسابرسان را افزایش میدهد. از سوی دیگر میتوان بیان کرد رهبری اخلاقی در مؤسسات حسابرسی، تقویت و توجه کارکنان به قابلیتهای هیجانی و افزایش هوش هیجانی آنها را به همراه دارد. همچنین بر اساس این نتایج حسابرسان دارای هوش هیجانی بالا به دلیل اطلاع از احساسات و هیجانات خود و دیگران، میتوانند عواطف خود را در شرایط پیچیده مشاهده تخلف توسط همکاران مدیریت نموده و بنابراین، تمایل بیشتری به هشداردهی دارند. پژوهش حاضر میتواند منجر به توجه بیشتر به موضوع هشداردهی، رفتار اخلاقی مدیران، مدیریت و درک عواطف کارکنان و کاهش تخلفات در حرفه حسابرسی در ایران شود.
هوش هیجانی
رهبری اخلاقی
هشداردهی
2022
04
21
31
58
https://jak.uk.ac.ir/article_3008_73cdc4c527c62ccd2e742c7ca3732a88.pdf
مجله دانش حسابداری
مجله دانش حسابداری
2008-8914
2008-8914
1401
13
1
بررسی رابطه تردید حرفهای، شناخت صاحبکار و قضاوت حسابرس
رضا
صفی خانی
محمدحسین
صفرزاده
حمیده
اثنی عشری
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه تردید حرفهای و شناخت صاحبکار بر قضاوت حسابرس است. این پژوهش قضاوت حسابرس را در چند مرحله از فرآیند تصمیمگیری، بررسی میکند تا رابطه بین آنها در هر مرحله را تعیین کند. هدف این پژوهش بررسی این موضوع است که آیا سطوح مختلف تردید حرفهای بین حسابرسان (تردید حرفهای کم یا زیاد) و شناخت صاحبکار (مثبت، منفی و صفر) بر قضاوتهای حسابرس تأثیر دارد یا خیر؟ روش: تحقیق حاضر با استفاده از روش آزمایشگاهی 3×2 تلاش میکند تا تأثیر متغیرهای مستقل (تردید حرفهای و شناخت صاحبکار) را روی متغیر وابسته (قضاوت حسابرس) ارزیابی کند. نمونه آماری این پژوهش 155 نفر از افراد شاغل در حرفه حسابرسی بود که به صورت روش نمونهگیری در دسترس انتخاب گردیدند. یافتهها: حسابرسانی که دارای شناخت منفی صاحبکار هستند بیشتر احتمال دارد که خطا رخداده را بهعنوان تقلب شناسایی کنند، به عبارت جزئیتر، شناخت منفی از صاحبکار باعث میگردد حسابرس، صاحبکار را کمتر مورد اعتماد بداند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که تأثیر متغیر شناخت صاحبکار بر قضاوت حسابرس برای حسابداران با سطح تردید حرفهای کم، بیشتر است. بهعبارتدیگر، میتوان گفت که شناخت قبلی صاحبکار تأثیر بیشتری بر افراد با تردید حرفهای کم و یا خوشبین دارد. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد تصمیمات و قضاوتهای حسابرس تحت تأثیر سطح تردید حرفهای و شناخت صاحبکار است. ارتقای سطح تردید حرفهای، راهکاری برای پیشگیری از سویههای رفتاری است، بویژه برای افرادی که باوری پذیری بیشتری نسبت به عموم دارند.
تردید حرفهای شخصیت محور
شناخت صاحبکار
قضاوت حسابرس
2022
04
21
59
82
https://jak.uk.ac.ir/article_3013_e7a93a57dbe25fb0586e0fae6a841e2d.pdf
مجله دانش حسابداری
مجله دانش حسابداری
2008-8914
2008-8914
1401
13
1
تأثیر نقدینگی و فرصت سرمایهگذاری بر تصمیمات سرمایهگذاری با نقش تعدیلگری محدودیت مالی
شهناز
مشایخ
الهه
احمدی امین
هدف: عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران و مسئله نمایندگی، تصمیمات سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار میدهد. نقدینگی، فرصتهای سرمایهگذاری و محدودیت مالی، بر تصمیمات بهینه سرمایهگذاری تأثیرگذار است و به بهبود آن کمک مینماید. لذا، در این پژوهش به بررسی تأثیر حساسیت نقدینگی و فرصت سرمایهگذاری بر تصمیم سرمایهگذاری بین شرکتهای با محدودیت مالی و بدون محدودیت مالی میپردازیم. روش: در این پژوهش شرکتهای بدون محدودیت مالی و همچنین شرکتهای دارای محدودیتهای مالی را با رویکرد متفاوت، با استفاده از سیاست تقسیم سود، جریاننقدی، فرصت سرمایهگذاری و بدهی (اهرم)، در چهار مرحله تعیین میکنیم. نمونه آماری در این مطالعه شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1390 تا 1397 است. با توجه به محدودیتهای تحقیق، از میان نمونه آماری در مجموع تعداد 189 شرکت و 1512 مشاهده بدست آمده است. یافتهها: بررسیهای موجود در این پژوهش نشان میدهد، شرکتهای دارای محدودیت مالی دسترسی کمتری به منابع بیرونی دارند و نسبت به نقدینگی در سرمایهگذاری حساستر هستند. این در حالی است که شرکت فاقد محدودیت مالی، دارای انعطافپذیری مالی بیشتر بوده و تمایل بالاتری در دسترسی به بازار سرمایه بیرونی دارند و دارای حساسیت بیشتری به فرصتهای سرمایهگذاری هستند. نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد، نقدینگی و فرصت سرمایهگذاری بر تصمیم سرمایهگذاری تأثیر مثبت دارند که این امر بهوسیله محدودیت مالی تعدیل میشود. همچنین تصمیم سرمایهگذاری در شرکتهای با محدودیت مالی در مقایسه با شرکتهای فاقد محدودیت مالی نسبت به نقدینگی حساسیت بیشتری دارد و این موضوع برای فرصت سرمایهگذاری معکوس است.
نقدینگی
تصمیم سرمایهگذاری
محدودیتهای مالی
فرصت سرمایهگذاری
2022
04
21
83
96
https://jak.uk.ac.ir/article_3176_a30d079115ec5091d9e825241798b6fc.pdf
مجله دانش حسابداری
مجله دانش حسابداری
2008-8914
2008-8914
1401
13
1
حقالزحمه حسابرسی: شواهد اولیه از نقش برخی متغیرهای محذوف
غزل السادات
صدرایی
فخرالدین
محمدرضائی
رضا
غلامی جمکرانی
امید
فرجی
هدف: اغلب پژوهشهای کمّی حوزه حقالزحمه حسابرسی در داخل کشور از مشکلات روش شناسی متعددی از جمله سوگیری ناشی از متغیرهای محذوف همبسته رنج میبرند. پژوهش حاضر نه تنها سعی کرده است مشکل مذکور را مرتفع نماید، بلکه نقش احتمالی چندین متغیر محیطی مانند تعیین حقالزحمه قبل از شروع کار را آزمون کند.روش: برای نیل به این هدف، 1029 شرکت-سال مشاهده از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 7 ساله 1396-1390 آزمون شدهاند. از دو الگوی حداقل مربعات معمولی و گشتاورهای تعمیمیافته برای تخمین الگوهای رگرسیونی، استفاده شده است.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که حقالزحمه حسابرسی سال قبل رابطه مثبت و معناداری با حقالزحمه حسابرسی سال جاری دارد. ضریب تعیین الگو برای الگوی برآورد الگوی حقالزحمه حسابرسی با دادههای سال جاری، بالاتر از برآورد حقالزحمه حسابرسی براساس دادههای سال قبل است، ولی این تفاوت از نظر آماری معنادار نیست. مطابق دیدگاه قیمتگذاری دستهای، حقالزحمه حسابرسی میان دورهای رابطه منفی و معناداری با حقالزحمه پایان سال دارد.نتیجهگیری: نتایج ارائه شده توسط پژوهش حاضر بیانگر آن است که عوامل مؤثر بر حقالزحمه حسابرسی در بازار حسابرسی ایران، متفاوت از آن چیزی است که پژوهشهای قبلی در سطح بینالملل، مستند کردهاند. چنین شواهدی پیشنهاد میکند هم قانون گذاران و هم پژوهشگران در قانون گذاری و مطالعات حقالزحمه حسابرسی، به عوامل محیطی، عنایت بیشتری داشته باشند.
حقالزحمه حسابرسی
حقالزحمه سال قبل
حقالزحمه میاندورهای
عوامل محیطی
2022
04
21
97
120
https://jak.uk.ac.ir/article_3011_0c343f2cfce0647a3dabc878d25630e0.pdf
مجله دانش حسابداری
مجله دانش حسابداری
2008-8914
2008-8914
1401
13
1
تأثیر کاربردِ استعاره دیالکتیکی بر فرایند بلوغِ مذاکره حسابرسان
سیامک
سامی
نگار
خسروی پور
زهرا
لشگری
هدف: این پژوهش به بررسی تأثیر کاربردِ استعاره دیالکتیکی بر فرایند بلوغِ مذاکره حسابرسان پرداخته است.روش: تحقیق حاضر از نظر نوع و ماهیت مسأله و اهداف تحقیق، کاربردی است. این تحقیق باتوجه به روش جمعآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی است. بر این اساس از سه مقیاس رعایت اخلاق حرفهای، اعتماد متقابل و رعایت هنجارهای اجتماعی بر اساس 12 سؤال در قالب مقیاس لیکرت 5 گزینهای در قالب پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. برای آزمون فرضیهها و برازش الگو از تحلیل حداقل مربعات جزیی استفاده شده است.یافتهها: بر اساس یافتهای پژوهش بالاترین سطح میانگین، مربوط به متغیر رعایت اخلاق حرفهای است که بیان کننده این موضوع است که حفظ هویت فردی در قالب اخلاق گرایی در مذاکره میتواند به افزایش اثر بخشی مذاکره بین حسابرس با صاحبکار منجر شود از طرف دیگر مشخص شد بالاترین میزان انحراف معیار مربوط به متغیر اعتماد متقابل حسابرس است، بدین معنی که نظر حسابرسان نسبت به رعایت اعتماد در مذاکره دارای تفاوت و پراکندگی است.نتیجهگیری: براساس نتیجه آزمون فرضیههای پژوهش مشخص گردید، کاربردِ استعاره دیالکتیکی بر اثربخشی مذاکره حسابرسان تأثیر مثبت دارد. در تحلیل نتیجه این فرضیه باید بیان نمود، استعاره دیالکتیکی که رویکردهای فردی در بیان فلسفه ذهنی و بینش فردی است باعث میگردند تا فرد از اصول خود جهت بیان دیدگاههای حرفهای دور نشود و براساس یک تعامل هدفمند و سازنده با طرف مذاکرهکننده یعنی صاحبکاران در تلاش باشد تا چالشها و اختلافنظرها در رابطه با انجام حسابرسی در مورد عملکردهای مالی را حل نمایند.
استعاره دیالکتیکی
اثربخشی مذاکره حسابرسان
گفتمان در تعاملات حسابرس
2022
04
21
121
139
https://jak.uk.ac.ir/article_3010_f9c1109c9e03bf8ff9adb9d16e0f1e34.pdf
مجله دانش حسابداری
مجله دانش حسابداری
2008-8914
2008-8914
1401
13
1
بررسی تأثیر جامعهپذیری مالی بر رضایتمندی مالی سرمایهگذاران با توجه به نقش میانجیگری جزمنگری مالی
محمد سجاد
نظری
امیر حسین
تائبی نقندری
حدیث
زینلی
هدف: این پژوهش به بررسی تجربی نقش میانجیگری جزمنگری مالی بر توضیح رابطه بین جامعهپذیری مالی و رضایتمندی مالی میپردازد. روش: در این راستا ۴۵۰ پرسشنامه بین سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران توزیع شد. از میان ۴۳۰ مورد جمعآوریشده، ۳۹۸ از آنها پذیرفته شد و از روش معادلات ساختاری (SEM) و نرمافزار آماری آموس نسخه ۲۶ برای تحلیل دادهها استفاده گردید. همچنین برای برآورد مقدار پارامترهای ناشناخته از روش تخمین حداکثر درست نمایی (MLE) استفاده شده است. یافتهها: نتایج حاکی از آن است که جامعهپذیری مالی بر رضایتمندی مالی تأثیری مثبت و معنادار و بر جزمنگری مالی تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین جزمنگری مالی بر رضایتمندی مالی اثر منفی و معناداری میگذارد. به طور کلی نتایج نشان میدهد که در رابطه بین جامعهپذیری و رضایتمندی مالی، متغیرجزمنگری مالی نقش میانجی (واسطه) دارد و از آنجا که جامعهپذیری مالی هنگام عدم وجود جزمنگری مالی، به طور مستقیم بر رضایتمندی مالی اثر میگذارد، در رابطه مذکور نقش میانجی «جزئی» را ایفا می کند. نتیجهگیری: با توجه به تأثیر مثبت جامعهپذیری مالی که یکی از ابعاد آن شبکههای ارتباط جمعی اجتماعی است بر رضایتمندی مالی، شایسته است شرکتها در راستای تحقق اهداف گزارشگری مالی، افشاء داوطلبانه اطلاعات و علامتدهی که منجر به کاهش ریسک و عدم تقارن اطلاعاتی میشود، نسبت به اطلاعرسانی از طریق روشهای نوین مانند شبکههای اجتماعی و افزودن آنها به روشهای گزارشگری پیشین اقدام نمایند. همچنین با افزایش اقدامات برای جامعهپذیری مالی از قبیل توسعه شبکههای اجتماعی، می توان بر کاهش جزم نگری مالی سرمایهگذاران و افزایش اعتماد آنها که مانعی برای سرمایهگذاری تلقی می گردد، تأثیر گذاشت. بنابراین، با افزایش حجم سرمایهگذاری در بازار سرمایه، ضمن کاهش ریسکهای ورود به بازار و رونق آن، شاهد ارتقاء رضایتمندی مالی سرمایهگذاران و اطمینان بیشتر آنها خواهیم بود. به علاوه با افزایش رضایتمندی مالی افراد، موجبات افزایش میزان سرمایهگذاری ها فراهم خواهد آمد.
جامعهپذیری مالی
رضایتمندی مالی
جزمنگری مالی
افشاء داوطلبانه
عدم تقارن اطلاعاتی
2022
04
21
141
165
https://jak.uk.ac.ir/article_3172_473a835081f336d12552f9a405d42776.pdf
مجله دانش حسابداری
مجله دانش حسابداری
2008-8914
2008-8914
1401
13
1
تأثیر ویژگیهای هیئتمدیره بر رابطه بین ساختار مالکیت و تغییر طبقهبندی سود
زانیار
سجادی
احمد
پاریاد
افشین
بالانی
هدف: تأکید پژوهشهای پیشین در خصوص مدیریت سود بیشتر بر روشهای مدیریت سود تعهدی و مدیریت سود واقعی بوده است. اخیراً، ابزار سومی به نام تغییر طبقهبندی جهت مدیریت سود مورد توجه قرار گرفته است. همچنین نقش ساختار مالکیت که استدلال میشود تأثیر معناداری بر مدیریت سود دارد، نباید نادیده گرفته شود. علاوه بر آن با توجه به اهمیت نقش نظارتی هیئتمدیره در شرکت و تأثیر آن بر کارایی مکانیسمهای نظارتی در پژوهش حاضر ویژگیهای هیئتمدیره نیز موردتوجه قرار میگیرد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ویژگیهای هیئتمدیره بر رابطه بین ساختار مالکیت و تغییر طبقهبندی سود است. در این پژوهش نقش اندازه و استقلال هیئتمدیره بر تأثیر ساختار مالکیت و تغییر طبقهبندی سود مورد بررسی قرار گرفته است. روش: نمونه حاضر پژوهش شامل 105 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394 الی 1398 است. بهمنظور آزمون فرضیههای پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده گردیده است. یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد بین سهامداران نهادی و تغییر در طبقهبندی سود رابطه منفی و معناداری وجود دارد و اندازه هیئتمدیره موجب تقویت این رابطه میشود. در حالیکه استقلال هیئتمدیره بر این رابطه مؤثر نیست. همچنین بین مالکان دولتی و تغییر طبقهبندی سود رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. درحالیکه استقلال هیئتمدیره موجب تضعیف این رابطه است، اندازه هیئتمدیره بر رابطه مذکور تأثیری ندارد.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد ضمن وجود تغییر طبقهبندی سود، ساختار مالکیت شرکتها بر میزان بهکارگیری این روش تأثیرگذار است. همچنین مکانیسمهای نظارتی نظیر اندازه و استقلال هیئتمدیره نیز میتوانند میزان اثرگذاری روابط مذکور را تحت تأثیر قرار دهد. یافتههای پژوهش حاضر میتواند در تصمیمگیریهای سرمایهگذاران و ذینفعان شرکت مؤثر واقع شود چراکه میتواند شواهدی جدیدی در خصوص چگونگی استفاده از تغییر در طبقهبندی بهعنوان شیوه نوین مدیریت سود ارائه دهد.
ویژگیهای هیئتمدیره
ساختار مالکیت
تغییر طبقهبندی سود
2022
04
21
167
184
https://jak.uk.ac.ir/article_3025_d538bdae9bff57f8fd1d399eef3fe0ac.pdf
مجله دانش حسابداری
مجله دانش حسابداری
2008-8914
2008-8914
1401
13
1
بیشاطمینانی مدیریت، تأمین مالی داخلی و بهرهوری سرمایهگذاری
مجتبی
صفی پورافشار
لیلا
رئیسی
هدف: یکی از مهمترین تصمیمهای پیشروی مدیران واحد تجاری و یکی از اجزای ضروری عملیات هر واحد تجاری، تصمیمهای مربوط به تأمین مالی است. اتخاذ سیاست تأمین مالی بهینه توسط مدیران، نقش بسزایی در ریسک و ایجاد ثروت برای سهامداران دارد. هدف این پژوهش بررسی رابطه میان بیشاطمینانی مدیران بر تأمین مالی داخلی و بهرهوری سرمایهگذاری است.روش: این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی بوده و جهت آزمون فرضیهها با استفاده از روش حذف سیستماتیک، نمونهای متشکل از 188 شرکت از بین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1397 انتخاب گردید و الگوی رگرسیونی چندمتغیره به روش دادههای ترکیبی بکار برده شد.یافتهها: نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد بیشاطمینانی مدیریت بر میزان تأمین مالی داخلی تأثیر میگذارد و تأمین مالی داخلی نیز با بیش سرمایهگذاری و کم سرمایهگذاری مدیران در ارتباط است. همچنین، مدیران بیش اطمینان با افزایش تأمین مالی داخلی، کارایی سرمایهگذاری را کاهش میدهند.نتیجهگیری: ممکن است همواره میزان بالای تأمین مالی از محل منابع داخلی به صلاح شرکت و سهامداران نباشد. اعمال محدودیتهایی توسط سهامداران بر میزان تأمین مالی داخلی میتواند بر بازده شرکت تأثیر قابلملاحظهای داشته باشد. همچنین، رابطه میان استفاده از منابع داخلی و سرمایهگذاری مدیران با بیش اطمینانی آنها ممکن است دو سویه باشد. با افزایش تأمین مالی داخلی و کاهش بیش سرمایهگذاری و افزایش کم سرمایهگذاری، ممکن است سود شرکت کاهش یابد؛ در این صورت میزان بیش اطمینانی مدیران با کاهش روبرو خواهد بود.
اعتمادبهنفس مدیران
تأمین مالی داخلی
بهرهوری سرمایهگذاری
2022
04
21
185
201
https://jak.uk.ac.ir/article_3070_96ba254bcc0448808a937cdbde1a5bfc.pdf
مجله دانش حسابداری
مجله دانش حسابداری
2008-8914
2008-8914
1401
13
1
بررسی رابطه بین چرخش اجباری مؤسسات حسابرسی و ویژگیهای تردید حرفهای حسابرس
حمید
بیرجندی
زهرا
فتحی
هدف: چرخش اجباری مؤسسات حسابرسی از جمله مقرراتی است که برای حفظ استقلال و ارتقای کیفیت حسابرسی وضع شده است. اما اقدامات مدیریتی منجر به تردید حرفهای در حسابرسان و درک ریسک چرخش در حسابرسان میشود که این میتواند بر کیفیت حسابرسی آنان اثرگذار باشد با توجه به اهمیت موضوع تردید حرفهای حسابرسی، این پژوهش به بررسی رابطه بین چرخش اجباری مؤسسات حسابرسی و ویژگیهای تردید حرفهای حسابرس میپردازد. روش: بدین منظور براساس پژوهش هرت و همکاران (2013) برای تردید حرفهای حسابرس شش بعد ذهن پرسشگر، تعلیق در قضاوت، جستجوی دانش، درک میان فردی، اعتمادبهنفس و خودرأیی مطرح شد و تأثیر چرخش مؤسسات حسابرسی براین مؤلفهها موردبررسی قرار گرفت. از طریق پرسشنامهای که در بین 119 نفر از حسابرسان سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران شامل کلیه شرکا، مدیران و سرپرستان حسابرسی توزیع شد، این موضوع بررسی شد. یافتهها: براساس یافتههای تجربی نتایج پژوهش نشان داد که چرخش اجباری مؤسسات حسابرسی بر شش ویژگی تردید حرفهای حسابرس تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین از بین شش مؤلفه تردید حرفهای حسابرس، مؤلفه جستجوی دانش بیشتر تحت تأثیر چرخش اجباری مؤسسات حسابرسی قرار میگیرد.نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن می باشد که رابطه بلندمدت حسابرس و صاحبکار ممکن است تردید حرفهای و در نهایت قضاوت حسابرس را محدود کند. به همین دلیل با کاهش مدت این رابطه یا به عبارتی افزایش چرخش اجباری مؤسسات حسابرسی میتواند منجر به بهکارگیری دانش بیشتر و تردید حرفهای حسابرس شود.
چرخش اجباری مؤسسات حسابرسی
ویژگیهای تردید حرفهای حسابرس
مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی
2022
04
21
203
228
https://jak.uk.ac.ir/article_3014_25137aaa3b261a2466eb5ffaf72e0953.pdf